همچنان که در بخش آسیای گاوی توضیح داده شد آسیاها نقش بسیار مهمی در اقتصاد و بقای جوامع بومی در گذشته داشته اند زیرا مهمترین قوت انسان یعنی غلات (گندم، جو، ذرت و …) را برای استفاده انسان به آرد تبدیل می کرده اند. البته همیشه و در همه جا امکان کاشت و برداشت غلات فوق الذکر وجود نداشته و در بعضی مناطق یا دوره های تاریخی مردمان بومی مجبور می شدند به دیگر انواع غلات روی آورند. برای مثال مردمان حاشیه جنگل های زاگرس و عشایرنشینان کوچرو که فاقد زمین و زمان برای زراعت بوده اند از میوه درختان بلوط برای تهیه نان استفاده می کرده اند.
در سال های آغازین جنگ جهانی اول در ایران، قحطی بزرگی در ایران پدیدار شد. حال و هوای جنگ جهانی و انتظار آینده ای نامعلوم و مشوش شروع قحطی بود ولی با جنبش های استعماری روسیه و انگلستان این موضوع تشدید شد. عوامل بیگانه شروع به خرید انبارهای غله کردند و محصولات سال آتی را از کشاورزان و زارعان پیش خرید کردند. با این روش، بخش بزرگی از مردم ایران با قحطی و بی غذایی روبرو شدند. در مناطقی که طبیعت چیزی برای ارایه و نجات انسان ها داشت مثل مناطق حاشیه دریای خزر یا خلیج فارس و عمان یا مناطق جنگلی ایران، وضعیت کمی بهتر بود ولی در بخش مرکزی، ایران در تنگنا بود. همزمان عاملان بیگانه با ناامن کردن راه ها باعث عدم امکان جابجایی غلات برای مردمان گرسنه می شدند. مناطق مرکزی ایران که نه منابع و ذخیره های کافی غلات داشتند و نه زمان کافی برای کاشت و انتظار برداشت غلات، لاجرم باید به محصولی روی می آوردند که در زمان اندک قابلیت برداشت داشته باشد. این غله چیزی نبود جز ارزن. گیاه ارزن پس از کشت، زود بالغ شده و محصول می دهد و پس از کمتر از یک ماه و نیم از کشت آن می توان محصول آن را برداشت کرد. فقط مشکل پوست تقریبا سفت و محکم ارزن بود. پوسته گندم و جو هنگام خرمن کوبی و چرخش بَرجین (گَرجین) روی آن، از آن جدا می شد ولی باید راهی برای جدا کردن پوسته ارزن و دستیابی به مغز آن خلق کرد. مردمان کویری آسیایی درست کردند که به جای آب یا باد یا حیوان، از نیروی انسانی استفاده می کرد تا با یک محور بزرگ و سنگین چوبی و با نیروی پا، محور الاکلنگی را حرکت می داد و لوله ای که در طرف دیگر الاکلنگ بسته شده به داخل چاله پر از ارزن فرود می آمد و ارزن ها را پوست می کرد. سپس آسیابان آنها را داخل سینی هایی ریخته و به باد می داد. باد پوسته و کاه آن را که سبک تر بود دورتر ریخته و ارزن پوست شده را نزدیک تر روی پارچه و کرباسی.
در بافق به ارزن پوست شده توکی یا توگی گفته می شود. از آرد آن، نان توکی تهیه می شد و با خود ارزن، غذاهایی همچون پلوتوکی (همچون عدس پلو که به جای برنج آن، از ارزن استفاده می کردند و البته بعضا مقداری نخود یا لوبیا هم به آن اضافه می کردند)، شیرتوکی (مثل شیربرنج) یا آش توکی.
وجه تسمیه:
از آنجا که فعالیت این آسیا به صورت الاکلنگی می باشد هر زمان که یک سر محور بزرگ آسیا به چاله ارزن ها فرود می آمده صدایی شبیه به “دنگگگگ” به گوش می رسیده و همین دلیل به دنگ خانه معروف شده است.
فعالیت های گردشگری:
بازدید از این آسیا جهت آشنایی با بخشی از سازه های مردم بومی ایران جهت بقای اقتصادی و اجتماعی توصیه می شود. در این آسیا همچنین چندین قاب تصویر جهت آشنایی بیشتر با گیاه ارزن و همچنین آسیاهای الاکلنگی دیگر در ایران و خارج از ایران تعبیه شده که برای گردشگران علاقه مند به تاریخ و فرهنگ بومی، جذاب است.
مسیر دسترسی:
این آسیا در کوچه مجاور قلعه واقع شده است.
فصول مناسب برای گردشگری:
کل سال.